روانشناسی مثبت و مدیریت خویشتن

اغلب مردم به اشتباه، فکر می کنند که روان شناسی مثبت یعنی این که یک لبخند بر لب داشته باشیم و به شکلی زندگی کنیم که هیچ احساس منفی در ما وجود نداشته باشد. ولی این تصور نسبت به روان شناسی مثبت تصوری سطحی است و عمیق نمی باشد. 

در مقابله با مشکلات و سختی ها، دو رویکرد را می توان اتخاذ کرد. رویکرد اول، این است که تنها در مقابل این مشکلات مقاومت کنید و از پس موانع و سختی ها بربیاید. رویکرد دوم این است که سعی کنید که به سمت رویاهایتان حرکت کنید و با وجود موانعی که سر راهتان وجود دارد؛ ناامید نشوید و در راه رسیدن به اهدافتان حرکت کنید. روان شناسی مثبت سعی می کند تا شما رویکرد دوم را در کار اتخاذ کنید و به شما کمک می کند تا در راه رسیدن به رویاهایتان گام بردارید.

روان شناسی مثبت همچنین در زمین خوشبختی هم می تواند راهنمای خوبی برای شما باشد. با استفاده از روان شناسی مثبت می توانید احساس خوشبختی دایمی را در خودتان پرورش دهید.

خبر خوب! روان شناسی مثبت می تواند برای افراد در تمام سنین، مهارت های ایجاد خوشبختی را ایجاد کند.

سعی کنید دریچه روح خودتان را به سمت خوشبینی باز کنید. خوشبینی، بخش اساسی روان شناسی مثبت است. خوشبینی شامل امیدواری و امید داشتن و داشتن اعتماد نسبت به آینده و حفظ کردن ایمان به نتیجه های خوب در زمان های بد می شود. وینستون چرچیل درباره قدرت خوشبینی گفته است که "یک فرد بدبین، در هر موقعیتی، یک مسئله سخت می بیند ولی یک فرد خوشبین، در هر مسئله سختی، یک موقعیت می بیند." .

خوشبینی می تواند به شما کمک کند تا بتوانید لحظات سخت زندگی را بهتر مدیریت کنید. این که خوشبین تر باشید به شما کمک می کند تا درک کنید که اتفاقات منفی در حقیقت گذار هستند و دیر را زود، اتفاقات خوب هم برای شما اتفاق خواهند افتاد.

خوش بینی همچنین به شما کمک می کند تا به خودتان  و توانایی هایی که برای رسیدن به موفقیت دارید ایمان داشته باشید. و همچنین به شما کمک می کند تا به این موضوع اعتقاد پیدا کنید که بسیاری از زمان هایی که در کاری موفق نمی شوید؛ تقصیر شما نیست بلکه اوضاع درست نسیت و شرایط مطلوب نمی باشد و این تفکر به شما کمک می کند که دوباره تلاش کنید. تفکر مثبت داشتن نسبت به اتفاقاتی که برایتان می افتد، یک راه حل کلیدی و اساسی برای حل کردن بسیاری از مشکلات در زندگیتان خواهد بود.

در صورتی که تفکر مثبت داشته باشید، می توانید با یک دید مثبت نسبت به زندگی، به کیفیت زندگی و سطح شادیتان را افزایش دهید.

باید سعی کنید که نسبت به شرایط مختلف، دید مثبتی داشته باشید. اول از همه از خودتان بپرسید که حالا که شرایط این گونه است؛ چه فایده ای دارد که من یا دید منفی به آن نگاه کنم؟ به این فکر کنید که اگر با دید منفی به این شرایط نگاه کنید، این موضوع چه اثراتی را بر روی روان شما خواهد گذاشت؟ فکر کنید که در صورت داشتن نگرش منفی، حتی در زمانی که به نظرتان شرایطتان بسیار بد است و از این بدتر هم نمی شود، چه سودی به شما می رسد.

سپس سوالات زیر را از خودتان بپرسید:

چه چیزی در گذشته من و یا روابطم با دیگران بوده است که منجر شده که من این گونه منفی به این قضیه ها نگاه کنم؟ (حتی سعی کنید به خاطرات کودکیتان رجوع کنید و در عمق ذهن خود به دنبال خاطرات گمشده ای بگردید که ممکن بوده تاثیرات عمیقی را بر روی شما گذاشته باشند. به عنوان مثال ممکن است شما به یاد دورانی بیفتید که در تیم فوتبال مدرسه بوده اید و همکلاسی هایتان شما را از تیم اخراج کرده اند. به یاد لحظه ای بیفتید که همکلاسی هایتان به شما گفته اند: "از تیم برو بیرون!" و یا مثلا به یاد اولین روزهای کارتان بیفتید که رئیستان به شما گفته است: "حتی فکرش را هم نکن! امکان ندارد که تو بتوانی مشاور من شوی! حالا هرچقدر هم که تلاش بکنی!" سعی کنید این گونه خاطرات را درون خودتان پیدا کنید و ببینید که چه تاثیری ممکن بوده بر روی نگرش منفیتان نسبت به زندگی گذاشته باشد.

یکی از شیوه های عوض کردن تفکر منفی و مثبت نگاه کردن به زندگی این است که به داشته هایتان توجه کنید.

اگر سعی کنید به موهبت هایی که به شما داده شده است توجه کنید؛ می بینید که کم کم تفکر منفی در شما جای خودش را به تفکر مثبت می دهد. وقتی که به چیزهای خوبی که به شما داده شده است توجه می کنید، دیگر بر اتفاقاتی که در آینده ممکن است برای شما بیفتد تمرکز نمی کنید. داشتن احساس شکرگزاری به خصوص در زمان های استرس و زمان هایی که فشار و ناراحتی باعث می شود که از نظر روحی در موقعیت ضعف قرار بگیرید، برای شما بسیار سودمند است.

تحقیقات نشان داده اند که داشتن احساس شکرگزاری و شکرگزار بودن به افراد کمک می کند که احساس خوشبختی بیشتری داشته باشند. این حقیقت ممکن است به این دلیل باشد که هنگامی که شما درباره موهبت های خوبی که در زندگی دارید فکر می کنید، و احساس قدردانی خودتان را از این موهبت ها بیان می کنید، میزان هورمون کلسترول، که باعث ایجاد استرس در شما می شود پایین می آید.بنابراین سعی کنید همیشه موهبت هایی که به شما داده شده است را درنظر داشته باشید. فرض کنید می خواهید آن ها را بشمارید.

باید عمیقان فکر کنید که چه چیزهایی دارید و از خداوند برای چیزهایی که دارید سپاسگزار باشید. سعی کنید که بر روی چیزهایی که ندارید تمرکز نکنید. و خودتان را بر روی چیزهایی متمرکز کنید که دارید.

رفتاری که کارکنان در یک سازمان با هم دارند، اثرات زیادی بر روی کیفیت کارشان در محیط کار می گذارد.

 مخصوصا وقتی که در محیط کار مدیریت بد باشد، هم انگیزه ای که کارکنان برای ادامه کار دارند هم می شود و هم این که محیطی ایجاد می شود که ممکن است منجر به این شود که کارکنان کار خودشان را ترک کنند. به همین دلیل است که سازمان ها به صورت سالانه میلیاردها دلار را به همین دلیل عدم وجود یک ارتباط مناسب میان مدیران و زیردستانشان از دست می دهند.

بنابراین رفتاری که مدیران با کارکنان دارند عاملی بسیار اثرگذار در روابط سازمانی است و نیاز است که مدیرانی خوشرفتار در سازمان ها وجود داشته باشد که بتوانند ارتباط مناسبی را با کارکنانی خودشان برقرار کنند.

 اما برای این که کارکنان و مدیرانشان بتوانند ارتباط مناسبی با هم برقرار کنند؛ چه اقداماتی باید انجام شود؟ مدیران چگونه باید با کارکنان و زیردستان خودشان رفتار کنند که هم انگیزه آن ها زیاد شود و هم این که بازدهی کار سازمانی افزایش پیدا کند؟ آیا می توان کاری کرد که روابط میان کارکنان و مدیران به این شیوه افزایش پیدا کند؟

روان شناسی مثبت به تمام سوالات فوق پاسخی می دهد. محققانی که در حوزه روان شناسی مثبت کار می کنند، بیان می کنند که "بیشتر آموزش هایی که به مدیران سازمان ها داده می شود بر روی آن چه باید کرد تمرکز می کنند و درباره چگونه فکر کردن چیزی به آن ها یاد داده نمی شود.

 این دقیقا مثل این است که به جای این که به کسی ماهی گیری نشان دهیم؛ به او ماهی دهیم! در حقیقت آموزش هایی که به مدیران داده می شود هم به این شکل است و به آن ها می گویند که این کار را بکن و آن کار را نکن و.. در حالی که باید به آن ها آموزش داده شود که چگونه فکر کنند..."

محققان روان شناسی مثبت برای مدت بیست سال با مدیران سازمان های مختلف کار کردند. آن ها با بررسی مدیران موفق، به این نتیجه رسیدند که مهم ترین تمایز آن ها از مدیرانی که موفق نبودند این بود که آن ها "بیشتر به فکر ارتقای کیفیت سلامتی روانی کارکنانشان بودند".

 در حقیقت روان شناسی مثبت نشان داده است که مدیر موفق مدیری است که دقیقا مانند یک پدر یا مادر دلسوز که به فکر سلامتی روانی فرزندانش است؛ به فکر سلامتی روانی کارکنانش باشد و سعی کند آن ها را خوشحال نگه دارد. به عقیده این محققان، مدیرانی که این چنین فکری دارند می توانند یک ارتباط عمیق و سرشار از اعتماد را با کارکنان خودشان ایجاد کنند و به این شیوه می توانند گروه خوبی با آن ها تشکیل دهند که بازدهی فوق العاده زیادی دارد و می توانند در زمان های بحران، از آن ها کمک بگیرند. 

بنابراین مدیر موفق مدیری است که به جای امر و نهی کردن به کارکنان، آن ها را هم درنظر بگیرد و سعی کند تا با آن ها ارتباط صمیمی و دوستانه ای برقرار کند. 

اگر می خواهید احساس خوشبختی کنید؛ می توانید همین الان بروید و پیتزا بخورید و یا رمان مورد علاقه تان را بخوانید و یا... ولی تمام این کارها تنها به صورت موقتی، شاید به مدت چند دقیقه، حال شما را خوب می کنند.

 برای این که واقعا احساس خوشبختی عمیق تری داشته باشید، باید کارهای دیگری انجام دهید.

خوشحال بودن موضوع پیچیده ای است و عوامل مختلفی در آن نقش دارند. عواملی مانند محیط اطراف و آمادگی فرد و همچنین عوامل واثتی و شیمی مغز و غیره که شما نمی توانید در کنترل کردن آن نقشی داشته باشید. ولی یک خبر خوب برای شما داریم. خبر خوب هم این است که شما می توانید بخشی از احساس خوشحالی خودتان را تحت کنترل خودتان داشته باشید. روان شناسی مثبت به شما کمک می کند تا خوشحال تر باشید.

 محققان در حوزه روان شناسی مثبت می گویند: "عادت هایی خاص هستند که می توانند منجر به وجود احساس خوشحال بودن در افراد شوند" بنابراین روان شناسی مثبت می گوید که شما می توانید به شیوه ای پایا بر روی احساس خوشحال بودنتان اثر داشته باشید. تنها لازم است عادت های خوب داشت باشید. 

عادت های زیر به شما کمک می کنند احساس خوشحالی داشته باشید:

1-      ارتباطات قوی با دیگران ایجاد کنید.

 روان شناسی مثبت می گوید ایجاد این ارتباطات یکی از مهم ترین عواملی است که منجر به بروز احساس خوشحالی در شما می شود. اگر حتی با یک نفر روابط عمیق عاطفی برقرار کنید، می توانید تا حدود زیادی به کیفیت خوشبختی خودتان کمک کنید.

2-      کارهایی انجام دهید که به شما کمک می کنند رشد کنید.

 بنابراین سعی کنید کارهایی که انجام می دهید با هدف رشد باشند. سعی کنید نقاط قوت خودتان را رشد دهید و نقاط ضعف خودتان را از بین ببرید. کارهایی با هدف یادگیری انجام دهید. حتی کارهایی ساده مانند مانند یادگیری پختن یک غذای خوشمزه!

3-      هر روز به موسیقی که دوست دارید گوش فرا دهید.

 روان شناسی مثبت ثابت کرده است که با این که این کار ممکن است به نظر پیش پا افتاده بیاید، ولی اثرات شگفت انگیزی بر روی کار شما خواهد داشت. این کار منجر می شود که هورمون های استرس زا در بدن شما از بین برود و به جای آن پاسخ های ایمنی بدن شما نسبت به کار بیشتر شود که همین موضوع می تواند حتی سیستم ایمنی بدن شما را هم قوی تر کند.

4-      کارهای مهربانانه انجام دهید.

نیازی نیست که هر روز این کارها را انجام دهید ولی هر وقت که توانستید و موقعیتی برایتان پیش آمد، از انجام دادن این کارها دریغ نکنید. به عنوان مثال وقتی که در مترو نشسته اید، جای خودتان را به فردی که از نظر سنی از شما بزرگتر است بدهید و یا به دوست خودتان بگویید که چقدر او را دوست دارید و غیره. محققان در حوزه روان شناسی مثبت با تحقیقاتی که در این زمینه انجام داده اند ثابت کرده اند که افرادی که این کار را انجام می دهند به میزان قابل توجهی خوشحال تر هستند.

5-      به نکات مثبت خود توجه کنید

روا نشناسی مثبت می گوید در صورتی که به نکته های مثبت زندگی خود و آن چه که دارید توجه کنید و سعی کنید که شکرگزار باشید؛ احساس خوشحالی در شما افزایش می یابد. برعکس، در صورتی که مدام به نکات منفی و آن چه که ندارید توجه کنید، این احساس در شما کاهش پیدا می کند. بنابراین سعی کنید همیشه قدردان چیزهایی باشید که دارید. سعی کنید لیستی از ویژگی های مثبت زندگیتان تهیه کنید و آن لیست را هر روز بخوانید و قدردان نعمت هایی باشید که در اختیار دارید.

امروزه کشورهای دنیا با استفاده از معیارهای مختلفی میزان خوشبختی را اندازه می گیرند

 ولی آیا معیارهایی که استفاده می کنند؛ معیارهایی درست است؟ 

دو جامعه متفاوت را درنظر بگیرید.

در اولین جامعه، افراد استرس دارند و زود خشمگین می شود و سریع از کوره در می روند و در جامعه دوم، افراد آرام هستند و بدون مشکل کار می کنند و سریع می خندند و به خودشان اعتماد به نفس دارند. بنابراین در صورتی که شما در جامعه دوم زندگی کنید، نه تنها احساس خوشبختی بیشتری می کنید؛ می توانید احساس کنید که سالم تر هستید و ارتباطات بهتری با دیگران هم دارید.

بنابراین مشخص است که در صورتی که شما در یک جامعه دوم زندگی کنید، از همه نظر آسوده تر و سالم تر هستید. پس نتیجه می گیریم که بهتر است که یک جامعه شادتر داشته باشیم. از این رو در جهان یک معیاری به نام معیار "خوشبختی عمومی ملی" یا GNH با هدف اندازه گیری کردن میزان خوشبختی در جوامع، ایجاد شد. از آن زمان کشورهای زیادی سعی کردند که نسبت به این معیار امتیاز بالایی بگیرند و برنامه های زیادی را برای این کار اجرا کردند.

یکی از مهم ترین موضوعاتی که در این باره مطرح می شود این است که معیارهایی که برای خوشبختی درنظر می گیریم

 چیست؟ 

معیارهایی که در کشورهای مختلف درنظر گرفته می شود، متفاوت است و بنابراین روش هایی که برای رسیدن به این معیارها هم مورد استفاده قرار می گیرد هم متفاوت است.

امروزه ثابت شده است که یکی از مهم ترین روش هایی که می توان برای حرکت دادن جامعه به سمت خوشبختی بکار برد؛ استفاده از روش روان شناسی مثبت است. با استفاده از روش روانشناسی مثبت، تعریفی که ازخوشبختی داریم در سطح فردی مورد بررسی قرار می گیرد. روان شناسی مثبت باعث می شود که حالت روحی فرد بهتر شود و به این شکل فرد به احساس راحتی و آرامش بیشتری برسد و احساساتی مانند درد و رنج و ناامیدی و ناراحتی از او دور شود.

روان شناسی مثبت به افراد کمک می کند تا با شناخت خودشان و توانایی ها و نیروهای بالقوه خودشان، سعی کنند که از این توانایی ها استفاده کنند و مسیر رشد درونی را بپیمایند.

امروزه روان شناسانی که در زمینه روان شناسی مثبت کار می کنند، سعی می کنند تا تمرکز خودشان را بر روی خوشبختی افراد به صورت فردی قرار دهند. آن ها سعی می کنند به گونه ای به افراد کمک کنند تا در شرایط  سخت و مشکل ساز، بتوانند کیفیت سلامتی خودشان را بهتر کنند. 

در روان شناسی مثبت سعی شده است که مردم را از فکر کردن به چیزهای خوب و بد کنند و به آن ها قبولانده شود که چیزها را همان گونه که هستند بپذیرند. در روان شناسی مثبت بیشتر به این که چه "شرایطی" افراد را خوشحال می کند پرداخته نمی شود بلکه به این موضوع پرداخته می شود که مردم چگونه می توانند در شرایط سخت هم خوشحال باشند.

 همچنین در روان شناسی مثبت سعی می شود که افراد را تشویق کنند که قدر داشته های خودشان را بدانند.

کارمندان روزانه یک سوم از وقت خود را در محیط کار می گذرانند. مدت زیادی از این زمان در وضعیت نشسته و بدون تحرک است.

 این بی تحرکی با عوارضی مانند خستگی، سفتی عضلات و مشکلات جسمانی دیگر همراه می باشد که این عوارض از میزان کارایی و بهره وری این نیروی عظیم کار می کاهد. تحقیقات نشان می دهد که کارمندان ادارات بیشتر از سایر افراد، مستعد دردها و بیماری های مرتبط با گردن، شانه و کمر و. . . می باشند. تمرینات حرکتی، تحرک مفاصل را بهبود می بخشد، باعث افزایش جریان خون برای کار عضلات شده و بدن را برای فعالیت سازنده آماده می کند.

تمرینات کششی

برای انجام این تمرینات ورزشی، توجه به این نکات ضروری است:

 هر حرکت ورزشی (کششی) 1 تا 2 بار تکرار شود.

 هر حرکت ورزشی ( کششی ) را به مدت 10 ثانیه ادامه دهید.

انجام این حرکات ورزشی سبب کاهش تنش یا انقباض های عضلانی در آن ناحیه می گردد.

  پژوهش‎ها نشان داده است که احساسات مثبت به طور آنی می‎توانند سبب توسعه محدوده توجه و تفکر افراد شوند.  این قابلیت احساسات مثبت در گسترش آگاهی ما اثر توسعه نام دارد. آزمایشگاهی چند سال پیش با استفاده ازتعدادی آزمایش کنترل ‎شده تست‎هایی برای اثر توسعه اجرا کرد. 

در یکی از آزمایش‎های اولیه با کمک تعدادی کلیپ کوتاه یک سری وضعیت احساسی در شرکت ‎کنندگان ایجاد کردند. به صورت تصادفی شرکت‎کنندگان را در پنج گروه آزمایش قرار دادند برای دو گروه از آنها کلیپ‎هایی پخش شد که باعث ایجاد حس مثبت رضایت یا شادی در آنها شد؛ دو گروه دیگر فیلم‎هایی دیدند که باعث ایجاد حس منفی خشم یا ترس در آنها شد؛ و برای گروه آخر هم که گروه کنترل بودند، کلیپی پخش شد که حس خاصی در آنها ایجاد نمی‎کرد. بلافاصله بعد از پخش کلیپ و با آگاهی از اینکه شرکت‎کنندگان چه حسی داشتند، از آنها پرسیدند که فهرستی از کارهایی که دوست دارند در حال حاضر انجام دهند تهیه کنند تا به این ترتیب بتوانند وسعت ارتباط بین فکر و عملشان را بسنجند.

داده‎های حاصل از بررسی فهرست افراد نشان‎دهنده تفاوت‏‎های بین‎گروهی مهمی بود. افراد دو گروه احساسات مثبت شادی و رضایت در مقایسه با افراد گروه احساسات خنثی، کارهای بیشتری برای انجام دادن فهرست کرده بودند. همچنین افراد گروه احساسات منفی در مقایسه با افراد گروه خنثی کارهای کمتری فهرست کرده بودند، که این امر نشانگر اثر منفی‎نگری بود.

این فهرست رفتاری گسترش‎یافته تأیید واضحی بر اثر توسعه است. تجربه احساسات مثبت احتمالات جدیدی را به وجود آورد_ یعنی ایده‎های جدیدی در زمینه اقدامات ممکن. اثر توسعه احساسات مثبت اگرچه ناچیز است اما پایا است و در آزمایشگاه‎های تحقیقاتی و با استفاده از شیوه‎های مختلفی روی آنها آزمایش و تحقیق انجام شده است.

 تحقیق بر روی حافظه، توجه، و روانی کلام نشان می‎دهد که افراد تحت شرایط احساسات مثبت به بازه گسترده‎تری از اطلاعات دسترسی پیدا می‎کنند که در حالت عادی به آن دسترسی ندارند.

 تحقیقات ردیابی چشم نشان داده است که احساسات مثبت در واقع باعث گسترش دید جانبی افراد می‎شود و افراد را قادر می‎سازد تا چیزهای بیشتری را در اطرافشان ببینند. تحقیقات تصویربرداری از مغز هم همین نتیجه را نشان داد. به عنوان مثال بیماران ضربه مغزی‎ای که مشکل دید پیدا کردند، زمانی‌که به موسیقی دلچسب گوش می‎کردند در مقایسه با زمانی که به موسیقی غیردلچسب گوش می‎کردند یا اصلاً به هیچ موسیقی‎ای گوش نمی‎کردند، دیدشان گسترش یافته بود؛ این اثر به طور واضح نتیجه جفت شدن عملکردی نواحی مغزی مربوط به احساسات و توجه است. همچنین سنجش‎های مغزی گسترش رمزگشایی دیداری نشان می‎دهد که احساسات ایجادشده بخش‌های دیداری اولیه را تحت تأثیر قرار می‎دهند، به این صورت که احساسات مثبت باعث افزایش دید و احساسات منفی باعث کاهش میدان دید می‎شوند. 

احساسات منفی همچنین با تقویت درک یکپارچه‎ و قدردانی عمیق‎تر انسانیت عمومی، و در حالی‌که مرزهای بین تفاوت‎های فرهنگی و نژادی را از بین می‎برد، بر شیوه ارتباط افراد با یکدیگر تأثیر می‎گذارد. مثبت‎گرایی هم به لحاظ ذهنی و هم اجتماعی به افراد وسعت فکر می‎دهد.  

دوستان عزیزم هرقدر هم که سخت کوشی یا پیشرفت کاری برای‌تان مهم است، فراموش نکنید درنهایت سلامت روان ما خیلی بیشتر از ایمیل‌های کاری یا اسنادی که مسئول تهیه و تنظیم آنها هستیم، اهمیت دارد. حالا این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توانیم طوری عمل کنیم که هم خللی در فعالیت حرفه‌ ای‌ مان ایجاد نشود و هم شاد بودن در محیط کار را تجربه کنیم؟ در این نوشته قصد داریم راهکارهایی برای شاد بودن در محیط کار را به شما معرفیکنیم که امیدواریم مثمر ثمر باشه و کمک زیادی به شما کند. این راهکارها می‌توانند هم برای افزایش بهره وری و هم حفظ و بهبود سلامت روان افراد شاغل بسیار مفید باشند.

1-برای شاد بودن در محیط کار باید گاهی کودک شوید!

حواس‌ تان باشد با مشاهده‌ی این تیتر جوگیر نشوید، چون هنوز هم لازم است رئیس‌ تان شما را جدی بگیرد. اما چند دقیقه دور شدن از میز کار و بازی کردن مانند کودکان، می‌تواند فشار کاری‌ تان را کم کند. می‌توانید واقعا مثل بچه‌ها از خمیرهای بازی استفاده کنید یا روی میزتان لگو یا پازل درست کنید. انجام این‌ کارها برای دقایقی به شما کمک می‌کنند یک ذهن آرام داشته باشید و از کار دور شوید، به این ترتیب خلاقیت شما هم خودی نشان خواهد داد و برای فعالیت کاری‌ تان هم مفید خواهد بود. حتی می‌توانید با سه دقیقه تمرینات ورزشی ساده شروع کنید و ورزش در محل کار را هم تجربه کنید.

2-آب بنوشید

این مورد شاید کمی عجیب‌ وغریب به نظر برسد، اما به شما اطمینان می‌دهم فواید نوشیدن آب از آنچه فکر می‌کنید، بیشتر است! پس همیشه یک بطری آب روی میزتان داشته باشید. حتی می‌توانید برای خودتان یک بطری مخصوص آب بخرید و آن را همیشه به‌همراه‌ داشته باشید. آب کمک می‌کند که بدن‌تان هیدراته باقی بماند، بنابراین دچار سردرد نخواهید شد پس فکرتان هم خوب کار می‌کند و می‌توانید بهتر روی کارتان تمرکز کنید. این توصیه را حتما امتحان کنید و ببینید چقدر احساس بهتری خواهید داشت.

3-به یکی از همکاران‌ تان کمک کنید

تحقیقات نشان داده است که نوع‌ دوستی و کمک به دیگران باعث ایجاد احساس خوشحالی در فرد کمک‌ کننده می‌شود. پس درصورتی‌ که یکی از همکاران‌ تان نیاز به کمک داشت، حتما پیش‌ قدم شوید. کمک به یک همکار ممکن است بیشتر از ۱۰ دقیقه طول نکشد، اما باعث می‌شود در طول هفته احساس خوبی داشته باشید.

4-قدر خودتان را بدانید

کیت وایت (Kate White) سردبیر و کارشناس پیشین یکی از مجلات مُد می‌گوید: «وقتی اشتباه می‌کنید، سخت است که برگردید و ببینید کجای کار درست نبوده است. اما به خاطر داشته باشید همیشه وقتی به عقب برمی‌گردید و به تجربه‌هایتان فکر می‌کنید، دستاوردهایی را که به آنها افتخار می‌کنید نیز به خاطر بیاورید. یادتان باشد فقط اشتباهات مهم نیستند، شما باید به خودتان یادآوری کنید که چه زحماتی برای پیشرفت کارتان کشیده‌اید و حضورتان در محل‌ کار چقدر مؤثر بوده است. سپس برای اقدامات بعدی ورسیدن به اهداف بعدی‌ تان برنامه‌ ریزی کنید. اهدافی را پایه‌ ریزی کنید که شما را به وجد می‌آورند و به شما انگیزه می‌دهد. یادتان باشد همیشه باید یک تا سه هدف انگیزشی مناسب داشته باشید تا هم بتوانید کارفرمایتان را برای دریافت ارتقای شغلی ترغیب کنید و هم رزومه کاری پربارتری داشته باشید.»

5- افکارتان را منظم کنید

صبح‌ها ۱۵ دقیقه برای جمع‌ وجور کردن افکار و برنامه‌ ریزی اهداف روزانه وقت بگذارید. دوستان عزیزم نیازی به داشتن مراسم ویژه‌ی صبحگاهی نیست، فقط کافی است کمی زمان بگذارید و روی چیزهای ضروری تمرکز کنید. با تمرکز و توجه به افکارتان، برای خودتان وقت بگذارید. به چیزهایی فکر کنید که خوشحال‌تان می‌کنند و راه‌های رسیدن به این خوشحالی‌های کوچک را پیدا کنید.

6-از فرصت‌هایی که در اختیار دارید، استفاده کنید

اگر به خاطر داشته باشید، در دوران مدرسه همیشه وقتی به گردش‌های علمی می‌رفتیم، آموختن مطالب درسی برای‌ مان جذاب‌ تر می‌شد. پس اگر می‌توانید، گاهی از محل همیشگی کار خود خارج شوید یا جلسات کاری را در محیط‌های متفاوت‌ تری برگزار کنید. این کار می‌تواند برای تجدید روحیه، بالا رفتن راندمان کاری و لذت بردن از کار مفید باشد. حتی می‌توانید دفتر کار خود را ترک کنید و زمان‌هایی را با همکاران و دیگر افرادی که در زمینه‌ی کاری شما فعالیت دارند، بگذرانید یا در کنفرانس‌های مرتبط با شغل‌ تان شرکت کنید. این کار باعث می‌شود از روش‌های کاری آنها ایده هم بگیرید.

7-به تعطیلات بروید

 تعطیلات نه‌ تنها شما را خوشحال‌ تر نگه می‌دارد و روحیه‌ تان را تقویت می‌کند، بلکه برای پیشرفت کاری و بالا رفتن راندمان شغلی شما هم اهمیت دارد. تحقیقات نشان می‌دهند ۵۷ درصد آمریکایی‌ها از تعطیلات خود بهره نمی‌برند، بلکه یا خواب هستند یا بیشتر از خودشان کار می‌کِشند!

مقصدتان را انتخاب و برای رفتن به یک مسافرت مناسب و مقرون‌ به‌ صرفه برنامه‌ریزی کنید.

8-یک کار یا یک پروژه‌ی کاری جانبی برای خودتان دست‌وپا کنید

پرو‌ژه‌های جانبی به شما فرصت می‌دهند علایق واقعیتان را کشف کنید، چیزی که ممکن است در فضای کاری فرصت انجام یا پرداختن به آن را نداشته باشید. این کار جانبی می‌تواند زمانی که شما دچار روزمرگی شده‌اید یا کارتان آن هیجان لازم را ندارد و خسته‌کننده به نظر می‌رسد، شادی و حس بهتری در شما ایجاد کند. حتی اگر این کار جانبی شما را سر ذوق می‌آورد، می‌توانید آخر هفته‌ها به آن بپردازید. پس بجنبید و چیزی را که به آن علاقه دارید، پیدا کنید و هرچه زودتر به سراغش بروید.

9-برای کار در سفر برنامه‌ ریزی کنید

در هنگام مسافرت، اگر می‌توانید کارهایتان را از راه دور و از طریق اینترنت پیگیری کنید تا خیال‌ تان راحت‌ تر باشد و ارتباط‌تان با کار به کلی قطع نشود. با این کار در جریان کارها قرار می‌گیرید و می‌توانید بیشتر از سفرتان لذت ببرید.

روانشناسی مثبت در محل کار ؛

خدا را شکر امروز یکشنبه است 

همه ما می خواهیم کار یک تجربه مثبت و جذاب باشد. چه کسی رویای این را ندارد که در روز شنبه با  هیجان سر کار برود؟ روانشناسی مثبت نشان داده است که چگونه هیجانات مثبت با مزایای متعددی از جمله بهبود سلامت، طول عمر و کیفیت زندگی بیشتر مرتبط است. از طرفی دیگر، خشم، اضطراب، افسردگی و نگرانی با پیامدهای نامطلوب در سلامتی ارتباط دارند. ژن های ما مسئول حدود ۵۰ درصد از سطوح خوشبختی ما هستند، اقدامات و نگرش های ما ۴۰ درصد از شادی ما را تشکیل می دهند.

به عنوان یک کارمند، مدیر یا مدیرعامل، می توانید به این ایده ها به منظور ارتقای مثبت، جامه عمل بپوشانید:

·         کارآیی

·         انگیزه

·         درگیر شدن

·         مهارت های حل و فصل اختلافات

·         تفکر اصیل

احساسات مثبت

افراد زمانی که خوشحال هستند، شکوفا می شوند. هنگامی که خلق و خو، بهتر می شود، اهداف والاتری را تعیین می کنیم و حرکت به سمت آنها را بیشتر ادامه می دهیم. کمتر استرس و خستگی را تجربه می کنیم و همکاری های تیمی و حل مسائل بهتری را از خود نشان می دهیم.

اما چگونه مردم را شادتر کنیم؟

اسکن های مغزی نشان می دهد هنگامی که به افراد گفته می شود تا نعمت های خود را بر شمرند، فعالیت در بخشی از مغز که با شادی مرتبط است، افزایش می یابد. بنابراین، اگر چه تحمیل خوشحالی دشوار است، اما زمانی که ما یک طرز تفکر مثبت را پرورش می دهیم، خوشبختی و خوشحالی به دنبال آن می آید.

برخی از سازمان ها این ایده را با روش های نوآورانه ای سازگار کرده اند. به عنوان مثال، با فهرستی از «قدردانی ها» به عنوان موضوع مورد بحث روز در ابتدای جلسات کارکنان، افراد را می توان تشویق کرد تا فردی یا چیزی را برگزینند که قدردان آن هستند.

سعی کنید همواره با همکارانتان مهربان باشید و قدردان زحمت هایی که در روز گذشته ، هفته گذشته برای شما کرده اند باشید . 

ارتباط

علم به ما نشان می دهد که برترین راه برای نفوذ به شادی این است که در روابط خود سرمایه گذاری کنیم. تکامل، بقای ما را در ارتباط با مهارت هایمان در برقراری ارتباط با دیگران تضمین کرده است. مغز ما به معنای واقعی کلمه برای برقراری ارتباط و پیوند با دیگران برنامه ریزی شده است. این ارتباطات توانایی تاثیر گذاشتن بر احساس ما را دارند.

برای کارکنان روشن سازید که اجتماعی شدن نه تنها قابل قبول است، بلکه تا زمانی که عملکرد را مختل نسازد، مورد تشویق هم قرار می گیرد.

با این حال، بعضی از افراد به طور طبیعی، نسبت به دیگران، ظاهر و رفتاری مثبت تر دارند. این افراد برای سازمان ها بسیار ارزشمند هستند، به ویژه هنگامی که یک فضای عمومی آکنده از بی انگیزگی، کم روحیه ای و عدم اعتماد باشد. ترفند این است که به دنبال این افراد باشید. آنها را پیدا کنید، و مهمتر از همه با آن ها وقت بگذرانید؛ آنها را به لحاظ استراتژیک در تیم هایی قرار دهید که می توانند از موقعیت مثبت تر چنین افرادی بهره مند شوند.

تعامل

فرمول ایجاد تعامل در میان کارکنان این است که میزان استفاده و اعمال افراد از نقاط قوتشان را به حداکثر برسانید. اکثر ما تلاش می کنیم تا خود را از جهاتی بهبود بخشیم و با این حال، اغلب ممکن است متوجه شویم که در شکست هایمان قرار گرفته ایم و بر تلاش برای “اصلاح” بخش هایی از خودمان و نادیده گرفتن بخش هایی از ما که شکوفا می شوند متمرکز شده ایم.

فرض نکنید که همه از قوت های خود آگاه باشند یا اینکه توانایی هایشان همانند شما باشد. این فرضیه که چون کاری برای شما آسان است، برای دیگران هم باید ساده و آسان باشد را تشخیص داده و کنار بگذارید، زیرا به شما کمک خواهد کرد تا همکاران خود را بهتر بشناسید و با آن ها همکاری های مثمر ثمری داشته باشید. عمل کردن با توجه به نقاط قوت کارکنان، به جای نقاط ضعف آنها، نه تنها بر انگیزه ذاتی آنها تأثیر می گذارد، بلکه شرکت و سازمان را نیز در بر می گیرد.

پاداش به خود

توانایی ما برای جشن گرفتن دستاوردهای خود و همکاران، یکی دیگر از عناصر مهمی است که ما را قادر می سازد تا در محل کار شکوفا شویم.

در گوگل، رضایت کارکنان بر اثر یک طرح پاداش کوچک ۳۷٪ افزایش پیدا کرد، و این نشان می دهد که پاداش های مالی تنها مساله ای نیست که می تواند برای کارکنان شادی بخش باشد.

به عنوان یک شرکت شما می توانید به کارکنان یک برنامه پاداش متفکرانه ارائه دهید که ممکن است این پاداش زمان های کاری انعطاف پذیر باشد تا به کارکنان نشان دهید که به نیازهای آنها توجه دارید.

اما اطمینان حاصل کنید که پاداش هایی که ارائه می دهید، با آنچه کارکنان شما می خواهند، مطابقت داشته باشد.

روان شناسی مثبت

اگر شخص منفی نگری هستید بهترین کار ممکن این است که به یک روانشناس مجرب مراجعه کنیم. روانشناس با استفاده از تکنیک های علمی و عملی به ما کمک خواهد کرد تا بتوانیم مثبت بیاندیشیم. یکی از مهمترین اقدامات پیش رو، ریشه یابی و علت یابی این موضوع است که شخص چرا می تواند مثبت فکر کند؟ مواردی همچون شرایط و محیط ناسالم از نظر روانشناختی، یا عدم سلامت روانی و شخصیتی و مانند آنها می توانند جزو دلایل اصلی تفکرات منفی باشند. بازنگری افکار با کمک خود شخص کمک بسیاری به ریشه یابی موضوع خواهد کرد. پس از این مرحله امکان ارائه راهکار مناسب وجود خواهد داشت.

به طور کلی راهکار های زیر برای توانایی مثبت اندیشی کمک بسزایی می کند:

1.اخبار مثبت را در رسانه‌های جمعی دنبال کنید 

2.به جهان عشق بدهید

3.قدردان باشید

4.یاد بگیرید که نگران نشوید

5.از موقعیت‌ها نکات مثبت را بیرون بکشید

6. بر راه‌حل‌ها متمرکز شوید نه مشکلات