نظرات سلیگمن، پدر روانشناسی مثبت
روان شناسی مثبت یکی از جدیدترین شاخه های روان شناسی است. این زمینه خاص از روان شناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد. در حالی که بسیاری دیگر از شاخه های روان شناسی بر رفتارهای نابهنجار و دارای اختلال تمرکز می نمایند، روان شناسی مثبت تمرکزش بر کمک به افراد برای شادشدن و ارضاء بیشتر است.
روان شناسی مثبت یکی از جدیدترین شاخه های روان شناسی است. این زمینه خاص از روان شناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد. در حالی که بسیاری دیگر از شاخه های روان شناسی بر رفتارهای نابهنجار و دارای اختلال تمرکز می نمایند، روان شناسی مثبت تمرکزش بر کمک به افراد برای شادشدن و ارضاء بیشتر است. سلیگمن را دانشجوهای روانشناسی در کشور ما خوب میشناسند چون کتاب «آسیبشناسی روانی» که آن را مشترکا با «روزنهان» تألیف کرده، یکی از سرفصلهای درسی رشته روانشناسی در ایران است.
سلیگمن در مرحله بعد، جعبهها را عوض کرد اما سگهای گروه اول حتی وقتی که در جعبههای گروه دوم قرار میگرفتند، باز هم هیچ تلاشی انجام نمیدادند. اگر آنها فقط کمی میجنبیدند و اهرم را فشار میدادند، از شوک نجات پیدا میکردند اما آنها «آموخته بودند که درمانده باشند .» ذهن خلاق سلیگمن، این پدیده را که هر جا میرفت به آن میگفت «درماندگی آموختهشده» ربط داد به افسردگی در انسانها.
او همین آزمایش را انسانیتر کرد و مسائل غیرقابل حل را به آزمودنیهایش داد. آنها بعد از چند بار شکست، دیگر مسائل ریاضی قابل حل را هم بیخیال میشدند. انگار آنها آموخته بودند که درمانده باشند و به همین خاطر، غمگین میشدند .
در واقع انسانهایی که عزت نفس بالاتری دارند، رویدادهای خوب را به خودشان نسبت میدهند. همچنین آنها با ربط دادن وقایع به محیط و دیگران اجازه نمیدهند رویدادهای بد، آسیبی به عزت نفسشان وارد کند. البته خود سلیگمن هم قبول داشت که در شرایطی که ما کاملا به محیط کنترل داریم و اشتباهی میکنیم، ربط دادن آن به عوامل بیرونی، بیمسؤولیتی است (نه خوشبینی).
او هشدار میدهد که این سبکهای اِسنادی بدبینانه و خوشبینانه بیشتر در مقابل شرایطی است که ما کنترل مبهمی به محیطمان داشته باشیم .پس در یک کلام: «خوشبینی آموختنی است.» اگر ما یاد بگیریم که در مقابل رویدادهای ناخوشایند، سبک ِاسنادی بیرونی، خاص و گذرا داشته باشیم و در مقابل رویدادهای خوشایند، سبک اِسنادی درونی، کلی و دائمی، آنوقت خوشبین هستیم. سلیگمن و همکارانش دریافتند که آموزش تغییر در سبکهای اِسنادی باعث میشود افراد نشانههای افسردگی را کنار بگذارند .
2 ـ شادی خودتان را محدود نکنید: در دنیای ماشینی امروز، ارزشهای اجتماعی و اقتصادی باعث شدهاند شادی ما تعریف شده باشد و بسیاری از مردم به نسبت این ارزشها، شادیهای خودشان را محدود میکنند. مثلا با خودشان میگویند «تا ماشین نخرم، شاد نمیشوم» یا «اگر همه دوستم داشته باشند، شادی واقعی را تجربه میکنم.» اما هر کدام از این جملات، هم زمان و هم چگونگی شادی ما را محدود میکنند .
3 ـ گفتوگوهای درونیتان را فرآیندمدار کنید: در هر گامی که به جلو برمیدارید یکی از جملات شادیبخشتان را که بیشتر بر فرآیند تأکید دارند تا هدف، تکرار کنید. حتی میتوانید خود این فرآیندها را به صورت هدف کوتاهمدت و شادیبخش قرار دهید.
مثلا جمع کردن مقدار خاصی از پول خرید ماشین و یا یاد گرفتن یک مهارت ارتباط با دیگران سليگمن زمان درماندگي آموخته، با سليگمن زمان خوشبيني آموخته شده يك تفاوت با هم دارند به آن هم يك تغيير نگاه به پديدهاي يكسان است، در واقع سليگمن به يك مهندس معكوس رسيده و از نگريستن به يك پيامد منفي مثل افسردگي به يك راهكار پيشگرانه به نام خوش بيني آموخته شده دست يافته است مارتين سليگمن علاقهمندي حرفهايش را روي موضوعهايي متمركز ساخته كه موجب بروز تفاوتهاي بنيادين وي نسبت به ساير نظريهپردازان گرديده است.
[ بازدید : 181 ][ شنبه 5 بهمن 1398 ] [ 15:41 ] [ منوچهر ]
[ ]