چطور با شغل خود کنار بيايم؟
هر روز صبح که با صداي زنگ ساعت يا آلارم گوشي بيدار مي شويد، احساس بدبختي مي کنيد؟ جمعه شبها دچار اضطراب مي شويد؟ اگر پاسختان به اين پرسشها مثبت است، بي برو برگرد رضايت شغلي نداريد.
رضايت شغلي چيست؟
رضايت شغلي (Job satisfaction) به واکنشهاي شناختي، عاطفي و سنجشي افراد نسبت به شغلشان اطلاق ميگردد. عوامل مهم در رضايت شغلي به دو گروه تقسيم بندي مي شوند: عوامل سازماني و عوامل شخصيتي. از عوامل سازماني ميتوان به نحوه مديريت، سيستم پاداش و ميزان عدالت در برخورد با کارکنان اشاره کرد. عوامل شخصيتي نيز شامل عزت نفس، رضايت از زندگي، سطح انتظارات است.
در ادامه ما دلايل عمده اي که باعث عدم رضايت از کار شده است را ليست کرده و دلايل و راه حل هاي آن را بررسي ميکنيم:
1. ساعات کاري ام طولاني است.
نشانهها: شما اولين فردي هستيد که به محل کار وارد و آخرين فردي هستيد که خارج ميشود. حتي وقتي سر کار خود نيستيد، مدام در فکر کارهايتان هستيد.
دليل واقعي: شما وظايف کاري بسياري داريد و نميتوانيد از انجام بخشي از آن سر باز زنيد.
راهحل : با رئيس خود درباره يافتن شيوههاي بهتر مديريت و اولويتبندي ميزان کارتان حرف بزنيد.
عدهاي از افراد نميتوانند به مسئوليتهاي اضافي که به آنها داده ميشود، نه بگويند. در بعضي موارد اين مساله به دليل ترس از مشکلات مالي است. شما بايد با رئيس خود درباره حجم کاري خود صحبت کرده و در خصوص چگونگي سازماندهي آن، به ايدههاي بهتري برسيد.
اين بحث باعث ميشود رئيس شما متوجه ميزان کاري که شما انجام ميدهيد شود. بهعلاوه او ميتواند در اولويتبندي وظايف و تعيين موعد براي انجام برخي از آنها به شما کمک کند. اين به شما فرصتي براي استراحت و تجديد نيرو ميدهد.
2.حقوقم پايين است.
نشانهها : شما به فيش حقوقي خود نگاه مياندازيد و گلهمند هستيد.
دليل واقعي: احساس ميکنيد نيازهايتان برآورده نشده است.
راهحل : به دنبال فرصتهاي موجود براي خودتان، نه فقط با هدف ارتقاي خود به شغلي با درآمد بالاتر، بلکه با هدف کمک به پيشرفت بيشتر سازمان باشيد.
قطعاً کسب درآمد بيشتر زندگي را راحتتر ميکند ولي لزوماً باعث خوشحالي و رضايت دائم نميشود. شما بايد ترقي کنيد، و در ازاي آن رضايتمندي نيز حاصل ميشود.
از رئيس خود درباره راههاي کمک و همکاري با تيمهاي کاري سوال کنيد. ايدههاي خود را در باب افزايش کارايي فرآيندها با او در ميان بگذاريد. آيا ايدهاي براي محصول تازه داريد؟ وقتي کسب درآمد تنها دليل شما براي کار نيست، علاقهمندي و رضايت خواه ناخواه در کار حکم فرماست.
3.شغل خوبي انتخاب نکردم.
نشانهها: احساس نارضايتي ميکنيد و کارتان چيزي است که مجبوريد انجام دهيد نه آنچه لذت ميبريد.
دليل واقعي: شما از رؤياهايتان دست کشيدهايد.
راهحل: رؤياهاي خود را خارج از محل کار خود پيگيري کنيد.
ممکن است والدين تان شغلي برايتان دستوپا کرده باشند، و شما بعد از مدتها تلاش اکنون فهميدهايد که از آن متنفريد. درهرصورت شما روياهايتان را دنبال نميکنيد و در نتيجه شور و انرژي خود را از دست ميدهيد. از خودتان بپرسيد: چهطور ميتوانم روياهاي خود را تحقق ببخشم؟
4.از کارم خسته ام.
نشانهها: احساس ميکنيد بدون انگيزهايد. دائم از انجام کار اصلي خود طفره ميرويد. مثلاً در ساعات کاري مدام صفحات خود را در شبکه هاي مجازي چک مي کنيد، فيلم و آهنگ دانلود مي کنيد يا خريد اينترنتي انجام مي دهيد.
دليل واقعي: به تلاشهاي شما توجه نميشود.
راهحل: به دنبال بازخوردها باشيد.
به احتمال زياد کار شما يکنواخت شده و مدتي طولاني است که مشغول انجام آن هستيد. شايد هم احساس مي کنيد به تلاش زياد شما در کار زياد توجه نمي شود. اگر علت هر کدام از اين موارد باشد، بهترين راه حل اين است که بازخورد را از رئيس خود ببينيد.
در بسياري از مواقع کارفرما از اينکه کارمند او ميخواهد ترقي کند، باخبر نيست و به او توجه کافي نشان نميدهد. اگر شما چيزي نگوييد و فقط کار خود را به درستي انجام دهيد، آنچه اغلب به ذهن رئيس شما ميرسد اين است که « بگذار اين فرد در اين شغل باقي بماند». اما اگر ابتکار عمل داشته باشيد و هر از گاهي مدير خود را با مهارتهاي جديدتان غافلگير کنيد، در واقع به رئيس خود مي فهمانيد که
«من جوياي فرصتهاي بيشتر براي يادگيري بيشتر هستم» و «توانمنديهايم بيشتر از کاري است که انجام مي دهم».
[ پنجشنبه 1 اسفند 1398 ] [ 14:17 ] [ منوچهر ]
[ ]